سلام
سلام
بشکن ومنتظر نمون
دل واسه شکستنه
اما فقط یادت باشه
آنگاه که من از خرمن نگاه تو آتش گرفته بودم
تو با سنگ های تنفر جام های بلورین عشق را شکستی
و طوفانی از رنج بر قلبم چون زهری کشنده بر جای گذاشتی
تو مرا تنها در صحرای عشق رها نمودی
و من چون شمعی در فراق تو می سوزم که می سوزم
این دفعه نوبت منه